داستان عشقی مطا لب خواندنی جالب

داستان عشقی مطا لب خواندنی جالب
بهترین بهترینا

ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 12
بازدید دیروز : 38
بازدید هفته : 50
بازدید ماه : 50
بازدید کل : 61443
تعداد مطالب : 19
تعداد نظرات : 29
تعداد آنلاین : 1



سلام دوستان امیدوارم تاحالا از وبلاگم خوشتان آمده باشه خوب میخوام راجب دختری که خیلی دوستش داشتم بگم اما هنوز داستان من اون تمام نشده یعنی من نمیزارم تمام بشه چون دوسش دارم یاشایدم بهش عادت کردمخوب بگذریم اینم یکی از قربانیان من بود

زمانی باهاش دوست شدم که یک هفته به۴۰پدرش منده بود بیجاره پدرش خدا بیا...... بعدش باهم شدیم عاشقمم شد سعی میکرد خودشو توی دلم جاکنه

اما من هدفم یک چیزه دیگه بودفقط پول بود که منو به خودش کشونداما بعدها فهمیدم بهش تجاوز شده خیلی سختی کشیده تعداد خانوادشون۷نفر بود و اون مجبور بود از صبح تا ۱۱شب کارمی کردومن بازم هدفم پول بود خیلی ازش پول گرفتم به خاطرمن ازخانوادش زد اما من قدرش ندونستم  فقط راه نجات از فلاکت ازدواج میدونست اما من خیلی دروغ گفتم بهش اما یک روز مچم گرفت خیلی شبای خوبی داشتیم اما بااون دروغ ها دیگه دلش شکست اما خودمونیم خدای باهاش حال کردم یک چیز مهم یادگرفتم این بود(دخترا زود وابسته میشن و دیردل میکنن)بعدش هیچ دختر از روی مستی شرمنده دوستان اینجوری میگم ازدواج نمی کنن بلکه دلشون می خواد پشتیبان داشته باشن  بعدش امد به تک تک استادام رشوه داد تاقبول بشم(پول)به خاطرمن ازدرسش زد من  احساس بدی داشتم برای همین مجبورش کردم درس بخونه بهم پیشنهاد داد بیام خواستگاریش که ابنجا بود زدم کناردرحالی انقدر بهم اطمینا داشت من بهش خیانت کردم رفتم یواشکی بادوستش رفیق شدم اما بعد چند روز رفت مشهد دیگه خبر نشدم ازش فکر کنم فهمیدبادوستش بودم وحال که رفته احساس میکنم منم دوسش داشتم باپول خودش برای خودش کادو می خریدم طرف خر گیر اورده بودم وحالا دلم براش تنگ شده بهش زنگ یا اس میدم جواب نمیده فقط میدونم مثل اون دیگه نیست برام پشیمون شدم انقدربلا سرش اوردم گریش در اوردم اما بازم برام صفا داشت .دوستان شما اگه همچین کسی داشتید یا بجای من بودید چه میکردین؟

 

سپهر 



نظرات شما عزیزان:

ye dost
ساعت14:07---24 فروردين 1392
midunam in dastano az khodet dar avordi.
u ahle in kesafat kari ha nisti.
vaghean namardi ye.


vhpgi
ساعت14:19---4 خرداد 1391
واقعا که خیلی آشغالی لگه همه اینا راست باشه.من نمی دونم اون موقعی که خدا بین بندهاش احساس و عاطفه رو تقسیم می کرد بعضی از پسرا کدوم گوری بودن که هیچ بویی از این چیزا نبردن

nilofar
ساعت13:26---10 فروردين 1391
vaghean chera inkaro ba on bichare kardiii?? shoma pesara chera mesle haminn?? chera ghadresho nadonestii?? faghat vase to pol mohemee ??? alan ba ghablame mamanam biyam bezanamet ta dige fekre polo az saret biyarii biroonn????? gonah dashtt age peydash kardi hatman boro donbaleshh hatmannnnn

sevda
ساعت14:34---30 دی 1390
age be jaye un dokhtareh bodam motmaan bash meumadam khafat mekardam agaye sepehr natars man to un kara az to kam nadaram

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 16 خرداد 1390برچسب:دوست دخترم"انتقام"دوست"آهنگ"بازی"قدرت"نامردی"باحال"پول"عشق", توسط ابی میر
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی :